سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میبینیم که بعضیها چپ و راست میکنند و خیلی زود پشیمون...

ارسال شده توسط مرتضی در 88/6/4:: 5:7 عصر


دفاعیات، ملاحظات، اعترافات هر چه که دوست دارید نامش دهید! شما اصلاح طلب هستید؟ شما اصلاحاتتان نیاز به خون داشت! شما که خود جانباز اصلاحات هستید دیگر چرا؟ حال نوشتن ندارم! دفاعیات یک چپ ایرانی قبل انقلابی را بخوانید و یک راست بعد انقلابی مقایسه کنید؟ خداییش شرف ندارند!

بگویید کردیم! خوب کردیم! دفاع کنید! محکم! بهترین تریبون را دارید! به خاطر آن بدبختهایی که بیرون منتظرند تا یک کلمه شجاعانه از شما بشنوند و اشک غروری بریزند، به جای این همه غم و غصه و درد و فغان!

یک کلمه بگویید شکنجه شدیم، یک کلمه بگویید تقلب شده است، یک کلمه بگویید مردم از شدت خفقان، خفه شده اند! یک کلمه علیه جمهوری اسلامی حرف بزنید! چرا چرا چرا!

بهزاد نبوی تو یک کاری بکن! خدایا این بهزاد نبوی از خودش دفاع کند!

بخشی از دفاعیات خسروگلسرخی:

اتهام سیاسی در ایران نیازمند اسناد و مدارک نیست خود من نمونه صادق اینگونه متهم سیاسی در ایران هستم، در فروردین ماه چنان که در کیفرخواست آمده به اتهام تشکیل یک گروه کمونیستی که حتی یک کتاب نخوانده‌ است دستگیر می‌شوم. تحت شکنجه قرار می‌گیرم (یکی از عمال ساواک فریاد می‌زند:دروغه) و خون ادرار می‌کنم بعد مرا به زندان دیگری منتقل می‌کنند آن‌گاه هفت‌ماه بعد دوباره تحت بازجویی قرار می‌گیرم که توطئه کرده‌ام. دو سال پیش حرف زدم واینک به عنوان توطئه‌گر در این دادگاه محاکمه می‌شوم. اتهام سیاسی در ایران اینست که زندان‌های ایران پر است از جوانان و نوجوانانی که به اتهام اندیشیدن و فکرکردن و کتاب خواندن توقیف و شکنجه و زندانی می‌شوند. آقای رئیس دادگاه همین دادگاه‌های شما آن‌ها را محکوم به زندان می‌کند. آنان وقتی که به زندان می‌روند و برمی‌گردند دیگر کتاب را کنار می‌گذارند مسلسل بدست می‌گیرند. باید به دنبال علل اساسی گشت معلول‌ها فقط ما را وادار به گلایه می‌کند چنین است که آن‌چه ما در اطراف خود می‌بینیم فقط گلایه است. در ایران آنان را به خاطر داشتن فکر و اندیشیدن محاکمه می‌کنند چنانکه گفتم من از خلق جدا نیستم و نمونه صادق آن هستم این نوع برخورد با یک جوان کسی که اندیشه می‌کند یادآور انگیزیسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی است. یک سازمان عریض بوروکراسی تحت عنوان فرهنگ و هنر وجود دارد که تنها یک بخش آن فعال است و آن بخش سانسور است که بنام اداره نگارش خوانده می‌شود. هر کتابی قبل از انتشار به سانسور سپرده می‌شود درحالیکه در هیچ کجای دنیا چنین رسمی نیست و بدینگونه است که فرهنگ مومیایی شده که خاسته از روابط تولیدی بورژوازی کمپرادور در ایران است در جامعه مستقر گردیده است و کتاب و اندیشه مترقی و پویا را سانسور شدید خود خفه می‌کند ولی آیا با تمام این اعمالی که صورت می‌گیرد با تمام این خفقان می‌توان جلوی این اندیشه را گرفت؟ آیا در تاریخ شما چنین نموداری دارید؟ خلق قهرمان ویتنام نمودار صادق آن است.پیکار می‌کند و می‌جنگد پوزه تمدن آمریکا را بر زمین می‌مالد. در ایران ما با ترور افکار و عقاید روبرو هستیم،‌ در ایران حتی به زبان‌های بالنده خلق‌های ما مثل خلق‌های بلوچ،‌ ترک و کرد اجازه انتشار به زبان اصل نمی‌دهند، چرا که واضح است آن‌چه که باید به خلق‌های ایران تحمیل گردد همانا فرهنگ سوغاتی امپریالیسم ، آمریکا که در دستگاه حاکمه ایران بسته‌بندی میشود می‌باشد.توطئه‌های امپریالیسم هر روز به گونه‌ای ظاهر می‌شود اگر شما در زمانی که نیروهای آزادی‌بخش الجزایر مبارزه می‌کردند آن زمان را در نظر بگیرید،‌ خلق الجزایر با دشمن خود رودررو بود یعنی سرباز،افسر و گشتی‌های فرانسوی را می‌دید و می‌دانست دشمن اینست ولی در کشورهایی نظیر ایران دشمن مرئی نیست. بل‌که فی‌المثل در لباس احمد آقای آژدان دشمن را فرو می‌کنند که خلق نداند دشمنش کیست در اینجا آقای دادستان اشاره‌ای به رفرم اصلاحات ارضی کردند و دهقان‌ها و خان‌ها که ما می‌خواهیم بیاییم و بجای دهقان‌ها بار دیگر خان‌ها را بگذاریم این یک اصل بدیهی و بسیار ساده تکامل اجتماعی است که هیچ نظامی قابل برگشت نیست یعنی هنگامی‌که برده داری تمام می‌شود ،‌ هنگامی‌که فئودالیسم به سر می‌رسد،نظام بورژوازی درمی‌رسد، اصلاحات ارضی در ایران تنها کاری که کرده راه‌گشایی برای مصرفی کردن جامعه و آب‌کردن اضافه تولید بنجل امپریالیسم است. در گذشته اگر دهقان تنها با خان طرف بود، حالا با چند خان طرف است شرکت‌های زراعتی و شرکت‌های تعاونی. امپریالیسم در جوامعی مثل ایران برای این‌که جلودار انقلابات توده‌ای بشود ناگزیر است که به رفرم‌هائی دست بزند....





بازدید امروز: 18 ، بازدید دیروز: 7 ، کل بازدیدها: 121491
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ