سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چند نفر در بهشت زهرا بودند؟

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 4:42 عصر

بابا من نمیدونم چی بگم آخه!

همه جا باورشون شده که 40هزار نفر آدم اومده واسه دو نفر نیمچه ( کروبی و موسوی و دار و دسته!!)

بابا چرا عاقل کند کاری که باز آید به کنعان غم مخور!( داداش نخور دیگه، غم نخور! آخرش شما هم جمعیتتون میرسه به 1000 نفر!!!)

همش چند صد نفر آدمو مینویسن !!!‏چهل هزار نفر!!!! توی دهنت جا میشه!

من خودم یه چیزایی در مورد عکاسی میدونم!

منم میتونم بیام طوری عکس بگیرم که 30- 40 نفر رو چند صد نفر نشون بده و از طرفی میتونم همون عکس رو طوری بگیرم که گویی 10 نفر بیشتر نیستن!

حالا شما میای عکس واید میگیری فکر میکنی ملت باورشون شد که اینهمه آدم بود!

البته میتونین بشمارین توی هر عکس من بیشتر از 50 نفر آدم ندیدم!

خوش باشید!

 


طنزی در مورد....

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 4:27 عصر

حال و روز آبی‌بی این روز ها دیدن داره. نه آن ژست های قهرمانانه 50 روز پیش ایشان که سراندر پا سبز پوشیده و باغچه خانه را گز می کردند و گل و گیاه را وجین می فرمودند و هر آن چه رز سرخ بود را از ریشه در می آوردند و اگر برگی زرد شده بود را زیر پا لگد می کردند. لفظ و قلم حرف می زدند و به جای سلام و علیک، سرتان سبز و سبز باشید ادا می فرمودند. اگر می دیدند بچه ای ولو اتفاقی به اندازه یک خال ناقابل رنگ سبز پیوست دارد، نقل و نبات بود که سر او می ریختند و اسکناس تا نخورده بود که در جیبش فرو می کردند.

خلاصه آبی‌بی که این روزها این طور زرد و بی رمق مثل تب مالتی ها شده و به نوعی یرقان سیاسی گرفته اند، 2 ماه پیش به قول خودشان خفن سبزبودند. می گفتند این همه سبزه بی حکمت نیست. وقتی به ایشان گفته می شد آبی‌بی جان! قربنتون طبیعت بهار این است که سبز باشد، روی ترش می کردند و توقع داشتند، همه قبول کنند گل روی ایشان است که درختان سبز شده اند و بر دشت و دمن، گیاه سبز روییده است.

همه این ها را به حساب طرفداری از موج سبز! می گذاشتند. یادم هست همین اواخر وقتی سفری با ایشان به شمال می رفتیم، چرتکه می انداختند و هر چه درخت سبز بود را می شمردند و به حساب طرفداران خودشان می گذاشتند. درخت های چنار و افرا و بید کنار خیابان ها را هم بر لیست خود می افزودند. اگر یک گلدان می دیدند که یک برگ سبز دارد، آن را هم از قلم نمی انداختند. آقا جان که از این همه توهم که آبی‌بی را گرفته بود، دل نگران بودند، به ایشان گفتند: آبی‌بی خدا را شکر، این انتخابات افتاد در بهار... اگر در پاییز بود و همه جا زرد بود، چه می خواستید، بکنید؟ مثل این که آقا جان کفر گفته باشند، آبی‌بی پریدند وسط حرف‌اشان که مرد حسابی فکر می کنی ما هم مثل شما سواد مواد نداریم. خوب معلوم است اگر انتخابات به پاییز می افتاد، ما هم رنگ زرد را علم می کردیم! به جای توپ توپ پارچه سبز، می گفتیم طاقه طاقه زردش را بیارند! آقا جان گفتند آبی‌بی اون وقت با سیادت بعضی‌ها چه می کردید، مگر سید زرد هم می شود؟ آبی‌بی جواب دادند اولاً که می شود، در ثانی اگر قرار بود نشود، به جای سبز، زرد که سهله، به هر رنگ دیگری لازم بود در می آمدیم. قحطی رنگ که نیست. کجا نوشته اند سید باید سبز باشد و زرد نباشد. اتفاقاً بنده شخصاً سید صورتی را بیشتر می پسندم. خیلی نازه!

درد سرتون ندم. آن حال و هوا که از آبی‌بی گفتم کجا، وضع فعلی ایشان که با هفتاد و سه من عسل ناب سبلان هم نمی شود، تلخ مزاجی اشان را بر طرف کرد کجا. دور از جون شما شده اند یک پارچه میر غضب! دائم با انگشتان دستشان حساب می کنند. مگر می شود به ایشان نزدیک شد؟

دیروز آقا جان که دلشان به رحم آمده بود، رفتند سراغ آبی‌بی و گفتند: اگر اشکالی ندارد، می خوام مطلبی را یاد آوری کنم، شاید افاقه کرد و تا حدودی ذهن سرکار روشن شد. آقا جان گفتند آبی‌بی یادتان هست، حدوداً 2 ماه پیش رفتیم، شمال. من زیر چشمی می دیدم هر درخت سبز را که در جاده و جنگل می دیدید، می شمردید و در دفترتان یادداشت می کردید. خواستم یاد آوری کنم، نکند آن ها را هم چون سبز بودند، به حساب طرفداران خود گذاشته اید؟! غلط نکنم اگر آن ها را قلم بگیرید، حساب کتاب‌اتان درست شود و توهم ریاضی‌اتان علاج گردد.

آبی‌بی به محض شنیدن این حرف ها 2 تا انگشت خود را چپاندند در 2 گوش و شروع کردند به جیغ کشیدن. لابلای آن هم فریاد می زدند نگو! نگو! نمی خوام بشنوم!


دادگاه آشوبگران

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 4:24 عصر

جلسه رسیدگی به اتهامات حدود 30 نفر از متهمان به ایجاد اغتشاشات خیابانی در تهران فردا صبح - شنبه دهم مردادماه- در یکی از شعبات دادگاه انقلاب برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا، با صدور کیفرخواست برای حدود 30 نفر از متهمان شرکت در اغتشاشات خیابانی پس از انتخابات این افراد فردا در یکی از شعبات دادگاه انقلاب محاکمه خواهند شد.

در کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران این افراد متهم به اقدام علیه امنیت کشور، اخلال در نظم عمومی و تخریب اموال عمومی و اماکن دولتی و ...هستند.

تعدادی از این متهمان با برخی از گروهک‌های محارب مرتبط بوده‌اند.

 

امیدواریم که مجازاتی تعیین شود که آنها را به سزای اعمالشان برساند. تا بار دیگر جرات نکنند علیه نظام و امنیت کشور و مردم کاری بکنند!دیگر فکر آتش زدن مسجد را هم نکنند!


ahmadinejad is our elected president

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 2:7 عصر
President Ahmadinejad is our
Why cheat ourselves out
Yes I know that President Ahmadinejad"s 13 million people is not selected. But 25 million people that is elected. You better, instead of lying and hypocrisy and broadcast rumors, reality think.
All together to build a beautiful Iran. 25 million votes to respect.
ya ali!

بنرهای حمایتی از احمدی نژاد

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 1:37 عصر

بنر اتحادبنر اتحادبنر اتحادبنر اتحاد

                                                                                   لوگو اتحاد


دیروز: مزدوران موسوی و بهشت زهرا

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 1:17 عصر
سردمداران آشوبگر در بهشت زهرا(س)

عصر دیروز اربعین جمعی از بسیجیان شهر تهران که در اغتشاشات بعد از انتخابات به دست عوامل ضد انقلاب به شهادت رسیده بودند در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) برگزار شد .که این مجلس با حضور جمعی از خانواده معظم شهدا و امت حزب الله با آرامش و امنیت کامل برگزار شد . هر چند دشمنان باز آرام ننشستند و بعضی خودفروختگان خود را وارد معرکه کردند ، و برای برهم زدن مجلس بزرگداشت سعی خود را کردند در این میان افرادی با لباس روحانی دیده میشدند که این افراد نقش بسیار زیادی برای برهم زدن فضای داخلی گلزار شهدا داشتند این چهره ها با حضور در میان جمعیت هوادار موسوی ، مشغول به سخنرانی و شعار بر علیه نظام و رهبری بودند،اما خانواده شهدا و نیروهای بسیجی حاضر در گلزار شهدا نگذاشتند آنها به اهداف خود برسند . در این میان سردار حاج علی فضلی فرمانده سپاه تهران برای نظارت بر نیروهای تحت امر حضور داشت و الحمدالله مجلس با سخنرانی سردار دفاع مقدس حاج سعید قاسمی به پایان رسید.

اغتشاش گران با علامت نشان داده شده اند و روحانی در تصویر یکی از سران اغتشاش گر می باشد

این روحانی یکی از کسانی بود که جمعیت موج سبز را هدایت می کرد .

روحانی که در حین فرار توسط نیروهای امنیتی و خانواده معظم شهدا دستگیر شد

روحانی که در حال فرار توسط نیروهای امنیتی و خانواده معظم  دستگیر شد

 متاسفانه با اینکه چهارشنبه شب از سیمای جمهوری اسلامی هشدار نسبت به برگزاری تجمعات غیر قانونی داده شده بود باز عوامل فتنه پشت پرده در بعضی مناطق تهران تجمعاتی را برگزار کردند که یکی از این تجمعات در غالب مجلس ختم  بر سر مزار کشته شدگان آشوب گر در آن سوی بهشت زهرا (س)  در قطعه ??? برگزار شد که باز همان داستان قدیمی تکرار شد . این مراسم که با حضور چهره های فتنه گری چون میر حسین موسوی و مهدی کروبی برگزار شد به درگیری لفظی شدیدی بین خانواده معظم شهدا و طرفداران و هوادران جنبش سبز تبدیل شد که متاسفانه بعضی از خانواده شهدا توسط این موج بی هویت مورد ضرب و شت قرار گرفتند . در این میان آقای الویری یکی از چهره های شاخص جمع بود که سعی به جری و احساسی کردن افراد حاضر بود .

این دختر در قطعه نام آوران در حال ارسال خبر از نحوه آرایش نیروهای امنیتی بود که دستگیر شد .

دو دختری که جزو اغتشاش گران بودند ودر حال فرار دستگیر شدند

اما هدف از برگزاری چنین برنامه هایی چیست ؟آیا هدف این موج ، غیر از برانگیختن احساسات منفی افراد و یاد آوری اتفاقات و آشوب های اخیر و زیاده خواهی از آنچه که آن را حق می دانند که در واقع یک توهمی بیش نیست چیز دیگری است که هر از چندگاهی به نام احقاق رای به خیابانها می ریزند و مردم را از آسایش و امنیتی که حق طبیعی آنها در جامعه است محروم می کنند . آنها که صدای وا حقایشان  گوش همه را کر کرده چگونه می خواهند ما از ?? میلیون رای که حق مسلممان است بگذریم آیا این منطق است که موسوی و حامیانش در پیش گرفته اند ؟!

 مگر رهبر انقلاب در آخرین سخنرانی خود نفرمودند : ملت به برهم ‏زنندگان امنیت عمومى با انزجار نگاه میکنند. مگر نفرمودند : هر کسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد، از نظر عامه‏‌ى ملت ایران انسان منفورى است؛ هر که میخواهد باشد . آیا آقای موسوی و کروبی این فرمایشات رهبر انقلاب را نمی شنوند یا نمی خواهند بشنوند ؟! و یا اصلا اصل ولایت فقیه و رهبری را قبول ندارند ؟ یا اصلا برای براندازی این نظام مقدس دست به کار شده اند ؟ که اگر اینگونه باشد اصلا صلاحیت کاندید شدن برای پست رئیس جمهوری را نداشته اند و ندارند . به هر حال من خدمت حضرات اغتشاشگر عرض می کنم ،ملت مومن و بزرگ ایران و در راس آن امت حزب الله به دشمنان داخلی و خارجی اجازه نخواهند داد کوچکترین تحرکی برای زیر سوال بردن مقام ولایت و نظام اسلامی انجام دهند و بدون شک برنامه های مزدورانه آنها را در نطفه خفه خواهیم کرد .

توضیح آخر : این تصاویر در تاریخ ?/?/?? در گلزار شهدا و قطعات اموات گرفته شده است . چهره نیروهای انتظامی و بسیجی به دلایل امنیتی و برای حفظ جان آنها از دست عوامل آشوب گر مخدوش گردیده است .

به نقل از: بهشت خوبان


بازم موسوی رفتش به ...

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 1:3 عصر

جدیدترین اقدام موسوی و کروبی علیه امنیت ملی با وجود تبلیغات گسترده‌ی 10 روزه با عدم استقبال مردم مواجه شد.

به گزارش رجانیوز، در حالی که از حدود 10 روز پیش رسانه‌های وابسته به موسوی و کروبی به همراه سایت‌ها و شبکه‌های ضدانقلاب، تبلیغات پرحجمی به منظور ترغیب مردم تهران به حضور در مصلا و بهشت زهرای تهران کرده بودند، عصر امروز تنها حدود 300 نفر در بهشت زهرا حاضر شدند.

در این فراخوان که به بهانه چهلمین روز مرگ ندا آقاسلطان انجام شد، موسوی دقایقی پس از حضور در بهشت زهرا این محل را ترک کرد و شایعه حرکت وی به سمت مصلای تهران منتشر شد.

ساعتی پس از انتشار این شایعه، در محدوده‌ی مصلای تهران به ویژه خیابان شهید بهشتی گروه‌های پراکنده‌ی چند نفری حاضر شدند و اقدام به شعار دادن، بستن خیابان و ایجاد مزاحمت برای مردم کردند.

آشوبگران همچنین با آتش زدن چند سطل زباله و سنگ‌پرانی به سمت اتومبیل‌ها و نیروی انتظامی مستقر در محل، درگیری‌هایی ایجاد کردند.

این درگیری‌ها و بستن خیابان از سوی آشوبگران منجر به ایجاد ترافیک شدید در خیابان‌های شهید بهشتی، شهید قنبرزاده، خرمشهر و سهروردی شمالی شد.

اغتشاشگران سعی داشتند که تجمع و درگیری‌ها را به خیابان‌های اطراف نیز انتقال دهند که با عدم استقبال مردم و برخورد نیروی انتظامی، در این زمینه ناکام ماندند.

اقدامات موسوی و کروبی علیه امنیت ملی، به ویژه از روز 23 خرداد تا به امروز ادامه داشته است، با این حال، با فروکش کردن اغتشاشات و بازداشت سرحلقه‌ها، وی بار دیگر تلاش کرد تا اوضاع شهر تهران را به حالت بحرانی بازگرداند. نکته قابل توجه، عدم استقبال معنادار مردم از رفتارهای آشوب‌گران بود.

طراحی برای کلید زدن مجدد آشوب در تهران با آزادی برخی بازداشت‌شدگان در جریان حوادث اخیر همزمان شده است.

 

خاک بر سرت ! حداقل یه 500 نفر باید میشدین با اینهمه تبلیغات! 300!!!!!!!!!!!


ahmadinejad is my president

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 1:0 عصر

هر کس که طرفدار آقای احمدی نژاد است با همین تیتر و همین جملات در سایت یا وبلاگ خود حمایتش را از احمدی نژاد محبوب 25 میلیونی اعلام کند!

ahmadinejad is my president

مخصوصا این جمله بالا به انگلیسی!

زیرا معدود مخالفان احمدی نژاد با همین حربه ولی برعکس این جمله الان در گوگل و یاهو موفق شده اند! و هرکس از آنجا جستجویی بکند با جمله احمدی نژاد رئیس جمهور من ن ی س ت مواجه میشود!

یعنی ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم!

یا علی!


ببینیم کی الان قاونون نقض کرده و چپ راست میره...

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/9:: 12:55 عصر

قانون مجازات اسلامی میزان مجازات اقدام‌کنندگان علیه امنیت کشور، اخلالگران آرامش و آسایش عمومی و همچنین تخریب‌کنندگان اموال عمومی را تعیین کرده است.

به گزارش فارس، در بخشی از قوانین "قانون مجازات اسلامی " میزان مجازات‌ افرادی که همسو با اهداف بیگانگان اقدام به برهم زدن نظم و امنیت عمومی می‌کنند، تصریح و همچنین درباره تخلفات کارکنان و ماموران زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها قوانینی تعیین شده است. به منظور آگاهی افکارعمومی با این قوانین متن کامل آن‌هابه شرح زیر دسته‌بندی شده است:

*برهم زنندگان امنیت کشور
ماده 498 ـ هرکس با هر مرامی‌، دسته‌، جمعیت یا شعبه جمعیتی ‌بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم یا عنوانی ‌تشکیل دهد یا اداره نماید که هدف آن برهم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود به حبس از دو تا ده سال محکوم می‌شود.
ماده 499 ـ هرکس در یکی از دسته‌ها یا جمعیت‌ها یا شعب‌جمعیت‌های مذکور در ماده (498) عضویت یابد، به سه ماه تا پنج‌سال حبس محکوم می‌گردد مگر اینکه ثابت شود از اهداف آن ‌بی‌اطلاع بوده است‌.
ماده 500 ـ هرکس علیه نظام جمهوری اسلامی ایران یا به نفع ‌گروه‌ها و سازمان‌های مخالف نظام به هر نحو فعالیت تبلیغی نماید به حبس از سه ماه تا یکسال محکوم خواهد شد.
ماده 507 ـ هرکس داخل دستجات مفسدین یا اشخاصی که علیه ‌امنیت داخلی یا خارجی کشور اقدام می‌کنند بوده و ریاست یا مرکزیتی نداشته باشد و قبل از تعقیب‌، قصد جنایت و اسامی ‌اشخاصی را که در فتنه و فساد دخیل هستند، به مامورین دولتی‌اطلاع دهد و یا پس از شروع به تعقیب با مامورین دولتی همکاری ‌موثری به عمل آورد از مجازات معاف و در صورتی که شخصا مرتکب جرم دیگری شده باشد فقط به مجازات آن جرم محکوم‌خواهد شد.
ماده 610 ـ هرگاه دو نفر یا بیشتر اجتماع و تبانی نمایند که جرایمی ‌برضد امنیت داخلی یا خارج کشور مرتکب شوند یا وسایل ارتکاب ‌آن را فراهم نمایند در صورتی که عنوان محارب بر آنان صادق نباشد به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهند شد.

*همکاری با دول متخاصم علیه نظام جمهوری اسلامی
ماده 508 ـ هرکس یا گروهی با دول خارجی متخاصم به هر نحو علیه جمهوری اسلامی ایران همکاری نماید، در صورتی که محارب ‌شناخته نشود به یک تا ده سال حبس محکوم می‌گردد.

*تحریک مردم به منظور برهم زدن امنیت کشور
ماده 512 ـ هرکس مردم را به قصد بر هم زدن امنیت کشور به جنگ‌ و کشتار با یکدیگر اغوا یا تحریک کند صرفنظر از اینکه موجب قتل ‌و غارت بشود یا نشود به یک تا پنج سال حبس محکوم می‌گردد.

*اقدام علیه حکومت جمهوری اسلامی اسلامی
ماده 186 - هرگروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آنها باقی است تمام اعضاء و هواداران آن، که موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را می‌دانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالت و تلاش موثر دارند محاربند اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند.
تبصره - جبهه متحدی که از گروها و اشخاص مختلف تشکیل شود، در حکم یک واحد است.
ماده 187 - هر فرد یا گروه که طرح براندازی حکومت اسلامی را بریزد و برای این منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند و نیز کسانیکه با آگاهی و اختیار امکانات مالی موثر و یا وسایل و اسباب کار و سلاح دراختیار آنها بگذارند محارب و مفسد فی الارض می‌باشند.
ماده 188 - هرکس در طرح براندازی حکومت اسلامی خود را نامزد یکی ازپست‌های حساس حکومت کودتا نماید و نامزدی او در تحقق کودتا بنحوی موثر باشد، محارب و مفسدفی الارض است.

*توهین به مقامات
ماده 609 ـ هرکس با توجه به سمت‌، یکی از روسای سه قوه یا معاونان رییس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای‌اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی و شهرداری‌ها در حال انجام وظیفه یا به‌ سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس و یا تا (74) ضربه ‌شلاق و یا پنجاه ‌هزار تا یک ‌میلیون‌ ریال جزای نقدی محکوم می‌شود.

*برهم زدن آسایش و آرامش عمومی و ایجاد رعب و وحشت
ماده 618 ـ هرکس با هیاهو و جنجال یا حرکات غیر متعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد به حبس از سه ماه تا یک سال و تا (74) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
ماده 183 - هر کسی که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض می‌باشد.
تبصره 1 - کسی که به روی مردم سلاح بکشد ولی در اثر ناتوانی موجب هراس هیچ فردی نشود محارب نیست.
تبصره 2 - اگر کسی سلاح خود را با انگیزه عدوات شخصی به سوی یک یا چند نفر مخصوص بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد محارب محسوب نمی شود.
تبصره 3 - میان سلاح سرد وگرم فرقی نیست.
ماده 184 - هر فرد یا گروهی که برای مبارزه با محاربان و از بین‌بردن فساد در زمین دست به اسلحه برند محارب نیستند.
ماده 185 - سارق مسلح و قطاع الطریق هرگاه با اسلحه امنیت مردم یا جاده را بر هم بزند و رعب و وحشت ایجاد کند محارب است.

*تخریب اموال عمومی
ماده 675 ـ هر کس عمدا عمارت یا بنا یا کشتی یا هواپیما یا کارخانه یا انبار و به طور کلی هر محل مسکونی یا معد برای سکنی ‌یا جنگل یا خرمن یا هر نوع محصول زراعی یا اشجار یا مزارع یا باغ‌های متعلق به دیگری را آتش بزند به حبس از دو تا پنج سال‌ محکوم می‌شود.
تبصره‌1 ـ اعمال فوق در این فصل در صورتی که به قصد مقابله با حکومت اسلامی باشد مجازات محارب را خواهد داشت‌.

*تخلفات مقامات و ماموران دولتی
ماده 570 ـ هریک از مقامات و مامورین دولتی که برخلاف قانون‌، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی محروم نماید علاوه برانفصال از خدمت و محرومیت ‌سه تا پنج سال از مشاغل دولتی به حبس از شش ماه تا سه سال ‌محکوم خواهد شد.
ماده 572 ـ هرگاه شخصی برخلاف قانون حبس شده باشد و درخصوص حبس غیر قانونی خود شکایت به ضابطین دادگستری یا مامورین انتظامی نموده و آنان شکایت او را استماع نکرده باشند و ثابت ننمایند که تظلم او را به مقامات ذیصلاح اعلام و اقدامات لازم ‌را معمول داشته‌اند به انفصال دائم از همان سمت و محرومیت از مشاغل دولتی به مدت سه تا پنج سال محکوم خواهند شد.
ماده 573 - اگر مسئولین و مامورین بازداشتگاه‌ها و ندامتگاه‌ها بدون اخذ برگ بازداشت صادره از طرف مراجع و مقامات صلاحیت‌دار شخصی را به نام زندانی بپذیرند به دو ماه تا دو سال حبس محکوم خواهند شد.
ماده 574 - اگر مسئولین و مامورین بازداشتگاه‌ها و ندامتگاه‌ها از ارائه دادن یا تسلیم کردن زندانی به مقامات صالح قضائی یا از ارائه‌دادن دفاتر خود به اشخاص مزبور امتناع کنند یا از رسانیدن تظلمات محبوسین به مقدمات صالح ممانعت یا خودداری نمایند مشمول ماده قبل خواهند بود مگر اینکه ثابت نمایند که به موجب امر کتبی رسمی از طرف رئیس مستقیم خود مامور به آن بوده‌اند که دراین صورت مجازات مزبور درباره آمر مقرر خواهد شد.
ماده 575 - هرگاه مقامات قضائی یا دیگر مامورین ذیصلاح برخلاف قانون توقیف یا دستور بازداشت یا تعقیب جزائی یا قرار مجرمیت کسی را صادر نمایند به انفصال دائم از سمت قضائی و محرومیت از مشاغل دولتی به مدت پنج سال محکوم خواهند شد.
ماده 578 - هر یک از مستخدمین و مامورین قضائی یا غیر قضائی دولتی برای آنکه متهمی را مجبور به اقرار کند او را اذیت و آزار بدنی نماید علاوه بر قصاص یا پرداخت دیه حسب مورد به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می‌گردد و چنانچه کسی دراین خصوص دستور داده باشد فقط دستور دهنده به مجازات حبس مذکور محکوم خواهد شد و اگر متهم به‌ واسطه اذیت و آزار فوت کند مباشر مجازات قاتل و آمر مجازات قتل را خواهد داشت.
ماده 579 - چنانچه هریک از مامورین دولتی محکومی را سخت‌تر از مجازاتی که مورد حکم است مجازات کند یا مجازاتی کند که مورد حکم نبوده است به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و چنانچه این عمل به دستور فرد دیگری انجام شود فقط آمر به مجازات مذکور محکوم می شود و چنانچه این عمل موجب قصاص یا دیه باشد مباشر به مجازات آن نیز محکوم می‌گردد و اگر اقدام مزبور متضمن جرم دیگری نیز باشد مجازات همان جرم حسب مورد نسبت به مباشر یا آمر اجرا خواهد شد.
ماده 583 - هرکس از مقامات یا مامورین دولتی یا نیروهای مسلح یا غیر آنها بدون حکمی از مقامات صلاحیت‌دار در غیر مواردی که در قانون جلب یا توقیف اشخاص را تجویز نموده، شخصی را توقیف یا حبس کند یا عنفا در محلی مخفی نماید به یک تا سه سال حبس یا جزای نقد یا از شش تا هجده میلیون ریال محکوم خواهد شد.
ماده 587 - چنانچه مرتکب جرایم مواد قبل توقیف شده یا محبوس شده یا مخفی شده را تهدید به قتل نموده یا شکنجه و آزار بدنی وارد آورده باشد علاوه بر قصاص یا پرداخت دیه حسب مورد به یک تاپنج سال حبس و محرومیت از خدمات دولتی محکوم خواهد شد.

به نقل از: رجانیوز


منتظری دوم؟

ارسال شده توسط مرتضی در 88/5/8:: 12:55 عصر

چند وقتی میشه میخوام دست به قلم ببرم و یه مقدار درباره نخبگان مطلب بنویسم.یکی از اون نخبگانی که بیشتر از همه در خطره جناب رفسنجانیه.این آدم مدتیه نقاب رو بیشتر از گذشته از روی صورتش برداشته و با جریان نفاق بیشتر هم پیاله شده و بیش از قبل اظهار نظرهایی میکنه که هیچ سنخیتی با آرمانهای اسلام و انقلاب نداره بلکه در موارد زیادی در تضاد با این مهم قرار داره.سخنی که باید در این مقطع به این آدم گفت اینه که حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی شما باید در این برهه از انقلاب یک بار دیگر و اینبار با دقت به سرنوشت آقای منتظری توجه کنی زیرا هرگاه نخبگان جامعه از راه اصیل انقلاب انحراف پیدا کنند سرنوشتی بهتر از منتظری دچارشان نخواهد شد.لازم به ذکر است که جناب رفسنجانی نباید از این مثال قند در دلشون آب بشه و خودشون رو جوری فرض کنن که مثلا قائم مقام رهبری اند چون این مقام الآن موجود نیست.پس جناب هاشمی باید پاسخ بدهندبا توجه به این مواضع و عملکردشون در این مدت ایشون مایلند سرنوشتی مثل آقای منتظری نصیبشون بشه؟درباره خطبه جنجالی ایشون که یکی از دلایل مهم حساب میشه برای اینکه نصبت سرنوشت منتظری رو بنده به ایشون دادم نقد های زیادی نوشته شده و من بهترینش رو و اونی که جامع تر بود رو در نامه حجت الاسلام دکتر طباطبایی به هاشمی دیدم که در روز ? مرداد در کیهان چاپ شده و منم عینا اون نامه رو در وبگاه قرار میدم.

متن نامه:

حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای هاشمی رفسنجانی
با سلام و تحیت
جناب عالی در خطبه های نمازجمعه تهران در تاریخ 26 تیرماه 1388، در قامت نماینده کاندیدای ناکام ریاست جمهوری سخنانی بر زبان راندید که دور از انتظار بود و از جهات گوناگون، مورد ابهام و پرسش جدی است، که در این فرصت به مهم ترین آن ها می پردازیم.
1- در مقدمه سازی و شیوه استدلال، در استناد به حدیث سیدبن طاووس، نکات قابل تاملی نهفته است که پس از نقل متن حدیث و ترجمه آن با شما گفت وگو خواهیم کرد.
امام علی(ع) می فرماید: «و قد کان رسول الله(ص) عهد الی عهدا فقال: یا ابن ابی طالب! لک ولاء امتی، فان و لوک فی عافیه و اجمعوا علیک بالرضا فقم بامرهم و ان اختلفوا علیک فدعهم و ما هم فیه».(1)
رسول خدا(ص) با من پیمانی بست و فرمود: ای پسر ابوطالب! ولایت بر امت من از آن توست. اگر در کمال عافیت و سلامت، تو را به ولایت خویش برگزیدند و با رضایت برخلافت تو اجماع نمودند، ولایت آن ها را برعهده بگیر و اگر برخلافت تو اختلاف کردند، آن ها را - با اختلافی که در آن افتاده اند - به حال خود واگذار.
این روایت آشکارا قلمرو مشروعیت الهی از مقبولیت مردمی را جدا نموده و بیان می کند که امیرمؤمنان به نصب الهی، ولی مردم است، اگر آن ها نیز پذیرفتند، دارای مقبولیت مردمی هم می شود و می تواند به مسئولیت های حاکم اسلامی عمل کند وگرنه، نه!
بنابراین، آن چه در این باره می توان گفت این است:
الف- این حدیث، برهان قاطعی است بر رد ادعایی که سال هاست اصلاح طلبان آن را در شیپور رسانه ها می دمند که فرقی بین مشروعیت و مقبولیت نیست و هر دوی این ها، به رای مردم است و از ظاهر استدلال جناب عالی نیز پیداست که مانند آنان فکر می کنید.
ب- چنین می نماید که حضرت عالی بر آن بوده اید که حدیث مذکور را به وضعیت امروز جامعه ایران، تطبیق دهید و از رئیس جمهور منتخب با آرای بیش از 24 میلیون و پانصد هزار بخواهید تا به سود کسی که 13 میلیون رای داشته کنار برود، چرا که جامعه دچار اختلاف شده است، شاهد این برداشت این است که از اقلیتی - که البته محترم اند - پیوسته با عنوان «مردم» یاد کردید و اکثریت مردم را به کلی نادیده انگاشتید و آن اقلیت را با نام مردم، در مقابل نظامی اسلامی قرار دادید، در حالی که این شیوه، نه شرعی است، نه قانونی و نه زیبنده چون شمایی!
افزون بر این ها شیوه مذکور در تضاد با مفاد حدیث مورد استناد است. چرا که اولا، این حدیث مربوط به بیعت و مرحله قبل از استقرار خلافت علی(ع) است نه پس از خلیفه شدن آن حضرت(ع) و دلیلش آن است که در مدت پنج سال حکومت علی(ع)، سه جنگ ناجوانمردانه بر آن امام مظلوم تحمیل شد و بخش عظیمی از یارانش، به علت خودخواهی جمود شدند و در نخیله اردوگاه زدند و آن امام نه تنها کنار نرفت بلکه افشاگرانه و محاجه گرا، سرانجام با آنها به عنوان «باغی» جنگید. پس هم در استدلال و هم در نتیجه گیری به خطا رفته اید.
ثانیاً، معنای عبارت «و ان اختلفوا علیک»، یعنی اگر اختلاف به گونه ای بود که هیچ کدام از دو جهت قابل رجحان و تکیه گاه نبود آن ها را رها کن و معنایش این نیست که حاکم دینی نباید هیچ مخالفی داشته باشد زیرا در هیچ مقطع تاریخی ای جامعه درباره انبیا و اوصیا اتفاق نظر نداشته اند و همواره عده ای از مردم، مخالف آن ذوات مقدس بوده اند.
ثالثاً، با مشخص شدن وزن سیاسی اقلیت و اکثریت، سیره عقلا و عرف جامعه، بر تبعیت از رأی اکثریت است نه بر هم زدن بازی به نفع بازنده. بنابراین متأسفانه، شما و کاندیدای ناکامتان، به جای التزام عملی به مفاد این حدیث و تبعیت از قوانین موضوعه، با تردیدافکنی و از راه های غیرقانونی و شهر آشوبی می خواهید به اهدافتان دست یابید! غافل از آن که این راه، سرابی بیش نیست!
رابعاً، اگر استناد به این حدیث، توسط جناب عالی در کنار جمله ای که در تاریخ 27 تیرماه 88 به هیئت منتخب مجلس برای پی گیری حوادث بعد از انتخابات گفته اید، فهم شود، ابعاد ماجرا بسی گسترده تر از آن است که ساده اندیشان می پندارند. شما در آن دیدار فرمودید: «موسوی به فراتر از ابطال انتخابات فکر می کند». راستی معنای این سخن ساختارشکنانه چیست و موسوی و حامیانش چه توطئه ای در سر دارند، آیا این همان انقلاب مخملی ای که تکذیب می شود، نیست؟!
متأسفانه شما از حیث عقلانیت سیاسی هم در تشخیص مصلحت بازمانده اید، و به عنوان سخنگوی اقلیتی ساختارشکن به میدان آمده اید که بدترین شرایط را برای بازی انتخاب کرده است و با عدم پای بندی به قوانین کشور و مباشرت و معاونت در جرایم بسیار، انبوهی از حامیان را از خود رانده و حمایت دشمنان کینه جوی نظام اسلامی را به دست آورده و خشم میلیون ها مجاهد انقلابی را برانگیخته است، آیا بنا دارید همه اندوخته سال های مبارزه و خدمت را به پای چنین فردی بریزید؟! از تو حیف است به این طایفه دمساز مباش!
2- جناب عالی، برای عبور از فتنه ای که بحرانش نامیده اید، پیشنهادهایی مطرح کرده اید:
2-1- آزادی زندانیان ماجرای اخیر،
2-2- دلجویی از آسیب دیدگان اخیر،
2-3- رعایت آزادی رسانه ها براساس قانون،
2-4- انعکاس نظرات دوطرف در صدا و سیما،
2-5- دلجویی از علمایی که در جریان انتخابات دلگیر شده اند.
درباره این فقرات نیز سؤالاتی مطرح است:
یکم، شما خوب می دانید که در جریان تظاهرات غیرقانونی روزهای اخیر، اعمال فراوانی صورت گرفته که وفق مواد و تبصره های متعدد قانون مجازات اسلامی، در مجرمانه بودن آن ها، نباید تردید کرد؛ عناوینی چون «اخلال در نظم و آسایش عمومی و ممانعت از کسب و کار مردم»، «محاربه و افساد فی الارض»، «قتل و جرح نفوس محترم»، «احراق و تخریب و غارت اموال عمومی و خصوصی و حتی آتش زدن خانه خدا (مسجد) و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، «همکاری با بیگانگان و توطئه علیه امنیت ملی.»
حال سؤال این است، آیا زندانیانی که یا خود به این جرائم اعتراف کرده، یا در حال ارتکاب جرم دستگیر شده یا قرائن و شواهد قطعی مانند کشف ابزار جرم در منازل و محل کارشان، دال بر مجرمیت آنهاست، براساس کدام منطق حقوقی باید آزاد شوند؟ بلی بی گناهان نباید دستگیر می شدند و اگر موردی بوده سریعا باید آزاد می شد، ولی می دانید که تاکنون این گونه افراد شناسایی و آزاد شده اند، لذا مصداق سخن شما زندانیانی است که غالبا مرتکب اعمال مجرمانه شده یا لااقل متهم به آن هستند!

                          
سؤال دیگر این که شما در خطبه های نمازجمعه، هیچ گاه از اغتشاشگران و اراذل و اوباش، سخنی به میان نیاوردید و تنها از دو گزینه مردم و نظام سخن گفتید، براستی آیا جناب عالی آشوبگران را مردم و اکثریتی را که به رقیب شما رای داده اند، مردم نمی دانید؟!
دوم، سخن از دلجویی آسیب دیدگان اخیر به میان آورده اید، حال باید معلوم شود که آیا 8 تن بسیجی مظلوم و افزون بر 400 تن نیروی انتظامی که به دست اغتشاشگران شهید و مجروح گردیده و کسبه و مردم عادی که مغازه، خانه و موتورسیکلت و ماشین های آنان به آتش کشیده شده را جزو آسیب دیدگان می دانید یا خیر؟ اگر می دانید چرا نامی از اینها نبردید، آیا چون اینان، طرفداران نظام حاکم هستند، باید به جرم دفاع از آن، جان و مالشان به آتش کشیده شود و حق دادخواهی ندارند؟!
سوم، رعایت آزادی رسانه ها براساس قانون، سخن متینی است ولی بایدثابت شود که کدام رسانه برخلاف قانون از فعالیت منع شده است تا رفع ممنوعیت گردد. قاعدتا نباید انتظار داشته باشید، رسانه هایی که برخلاف قانون مطبوعات عمل می کنند، مورد مواخذه قرار نگیرند، گذشته از این که هم اکنون بیشترین تبلیغ علیه نظام توسط همین رسانه ها صورت می گیرد.
چهارم، انعکاس دیدگاههای دو طرف در صداوسیما مشروط به پذیرش منطق گفت وگو، پیشنهاد خوبی است ولی حتما فراموش نکرده اید که صداوسیما رسما به آقای موسوی همین پیشنهاد را ارائه کرد ولی وی از پذیرفتن آن سر برتافت و اعلام نمود: تنها در صورتی حاضر است در تلویزیون سخن بگوید که مجری ای وجود نداشته باشد و برنامه نیز به طور زنده پخش گردد!
پنجم، سخن از دلجویی علمایی که در جریان انتخابات دلگیر شده اند، بسیار عجیب است، نه از آن رو که نباید حرمت آن بزرگان پاس داشته شود بلکه از آن جهت که کسانی، اکنون مدافع حریم آن استوانه های فقاهت و تقوا شده اند که سابقه جسارت به علمای بزرگوار را در پرونده خود و همفکرانشان دارند. حتما فراموش نکرده اید که در دوران سازندگی در زیر زمین مدرسه دارالشفای قم چه کسی به مقام شامخ مرجعیت جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی (رحمه الله علیه) جسارت روا داشت!
حتما به خاطر دارید که کتاب موهن «کاووشی درباره روحانیت» توسط چه کسی نوشته شده و توسط چه موسسه ای به چاپ رسید و رئیس و هیات امنای آن اکنون در چه جبهه ای قرار دارند؟
جالب است، در این گردهمایی سردمدار حمایت از سخنان روحانی مخلص و محترم جناب استادی شده و بیانیه در حمایت از معظم له تهیه می کنند که قبلاً به بهانه های واهی به برخی از مراجع معظم تقلید جسارت نموده اند.
ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام!
آیا به خاطر دارید که در دوران اصلاحات و توسعه سیاسی که حضرت عالی آن را دوران نکبت می نامیدید، چه اهانت هایی نثار علما و بزرگان روحانیت شد و جناب عالی مصلحت را در سکوت می دانستید. به عنوان نمونه:
در مطبوعات اصلاح طلبان نوشتند:(2)
1-«روحانیت، قشری گرا و انحصارطلب است، آن ها عوام پرور و مقلدپرورند، نه عاقل پرور» (روزنامه ایران، 18 شهریور 77، ص10)
2- «روحانیت در طول تاریخ ایران، سرسپرده مراکز قدرت بوده اند و مبارزان آن ها انگشت شمارند» (روزنامه صبح امروز، 3 دی 77، ص 6)
3-«قلم فقهاء در طول تاریخ، آغشته به خون آزاداندیشان بوده است» (روزنامه جهان اسلام، 6 دی 77، ص6)
4-«مردم ایران، ثابت کرده اند که در مسائل سیاسی از رهبران مذهبی و مراجع، خط نمی گیرند» (روزنامه نشاط، 71 اسفند 77، ص7)
5- «حکومت روحانیان، عامل عقب ماندگی جامعه است» (روزنامه خرداد، 1 تیر78، ص6)
6- «روحانیت، جماعتی ساده دل و فریب خورند و تحلیل سیاسی ندارند» (هفته نامه توانا، 52 مرداد78، ص11).
با این اوصاف، آیا تصور می کنید روحانیت، فریب ساختارشکنانی را می خورد که خط قرمزهای نظام را زیر پا نهاده و با قانون شکنی و گستاخی معاون یا مباشر در جرائم کثیر هستند و کاخ سفید، رئیس رژیم اشغالگر قدس، و روسای دول انگلیس، آلمان، ایتالیا و... از آنان حمایت می کنند.
روحانیت، قرن هاست که فریاد زده اند، ولی فقیه، حجت امام زمان(عج) است و انکار سخن او و فصل الخطاب بودن او، انکار امام زمان(عج) و بغی بر او بغی بر ولی الله الاعظم است، حال چه باعث شده که تصور کنید این بلندمرتبگان از عقاید و سلوک دینی خود دست بردارند و پیرو سیاست بازان ساختارشکنی شوند که هیچ مشروعیتی برای فقاهت و روحانیت قایل نیستند. ملاحظات بسیار دیگری درباره سخنان شما وجود دارد ولی به همین میزان بسنده می کنیم؛ در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
والسلام علی من اتبع الهدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ابن طاووس، کشف المحجه لثمره المهجه ، ص 248-942.
2-آزادی یا توطئه (نگاهی به کارنامه مطبوعات شبهه افکن) ص76-86.
یاحق

 

به نقل از: حرفهای دل یک جوان ایرانی


<   <<   6   7   8   9   10      >



بازدید امروز: 10 ، بازدید دیروز: 13 ، کل بازدیدها: 121548
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ